بلوچستان و بررسی تاریخ باستانی و ارتباطات و گردشگری و موسیقی آن
📎تحقیق سيستم هاي نوين انبارداري📎تحقیق هزینه یابی بر مبنای فعالیت📎تحقیق صادرات و واردات و برخی اصطلاحات بازرگانی📎تحقیق ورشکستگى يا مرگ اقتصادى📎تحقیق ابزارهای موجود در بازار سرمایه ایران📎تحقیق استاندارد حسابداری سرمايه گذاريها: آثار اقتصادی و تامين هدفهای گزارشگری مالی📎تحقیق ارائه روشي براي اولويتبندي صنايع ايران بر مبناي قابليت بازارسازي بينالمللي و تجارت الكترونيك📎تحقیق مفهوم بانكهاي مركزي📎تحقیق موانع و عوامل جذب سرمايه گذاري خارجي📎تحقیق موانع تکوین دولت مدرن و توسعه اقتصادی در ایران📎تحقیق آييننامة فعاليت کارگزار معرف و کارگزارمتعهد خريد در بورس اوراق بهادار📎تحقیق مفهوم حسابرسى📎تحقیق مفاهيم نظري گزارشگري مالي📎تحقیق معيارهاى بودجهبندى سرمايهاى📎تحقیق مزایای استفاده از اعتبارات اسنادی📎تحقیق روند سرمايه گزاري به يكي از كشورهاي اسيايي و نتايج ان📎تحقیق مفاهيم حسابداري صنعتي📎تحقیق مروري بر روشهاي تامين مالي پروژهها📎تحقیق عوامل مؤثر بر توزيع درآمد📎تحقیق مديريت خريد و انبارداري📎تحقیق مجتمع فولاد خراسان📎تحقیق مباني مديريت مالی📎تحقیق مبادلات تجاری ایران و اروپا از نگاه آمار📎تحقیق نقش مالیات بر توسعه اقتصادی📎تحقیق مالیات بر درآمد املاک
با ما باشید با یکی دیگر از فایل های قابل دانلود با عنوان : بلوچستان و بررسی تاریخ باستانی و ارتباطات و گردشگری و موسیقی آن
فهرست
عنوان.
تاریخ باستانی بلوچ ..
بلوچها در عصر ارتباطات....
گردشگری در بلوچستان.......
موسیقی بلوچ...........7
منابع.......11
تاريخچه باستانی قوم بلوچ :
سرزميني كه اكنون بلوچستان نام دارد، به اسم «مكا» «مكه» مشهور بود كه يونانيها آن را «گدروزيا» ناميدند. در زمان قديم در سرزمين بلوچستان باتلاق بسيار وجود داشت و «اراينا» يا «ايرينا» در زبان سانسكريت به معني باتلاق است و برخي معتقدند از تركيب اين كلمه با كلمه «مكا» كلمهاي پديد آمد كه به مرور زمان به «مكران»(سرزمين باتلاقها) تبديل شد. كلمه بلوچستان نيز از زماني به اين سرزمين اطلاق شد كه بلوچها در آن سكونت كردند. در فرهنگ معين درباره قوم بلوچ آمده است:«قومي ايراني، صحرانشين و دلير ساكن بلوچستان، طوايف خارجي كمتر در آن ناحيه نفوذ كرده و ايشان در برابر بيگانگان مقاومت نمودهاند. آنان لهجه خاصي دارند كه به بلوچي معروف است در تپههاي بلوچستان آثاري به دست آمده است كه تاريخ اين سرزمين را به سه هزار سال پيش از ميلاد ميرساند. آنچه مسلم است، كورش هنگام لشكركشي به هند، مكران را نيز تصرف كرد. فردوسي در شاهنامه، ازگردان بلوچ سخن گفته است يكي از وقايع مهم بلوچستان، عبور اسكندر مقدوني از اين سرزمين در هنگام بازگشت از هندوستان است كه در جريان آن در اثر وجود ريگهاي روان، بيابانهاي خشك و بيآب و سرسختي مردمان اين سرزمين، اكثر قواي خويش را از دست داد در زمان خلافت خليفه دوم، اين سرزمين به وسيله عربها فتح و يكي از سرداران عرب به عنوان حاكم آن منصوب شد، ولي در اثر مخالفتها و جنگهاي مردم بلوچستان با وي، سرانجام اين سرزمين را ترك كرد در سال سيصد و چهار هجري قمري، سرزمين بلوچستان به وسيله ديلميان فتح گرديد. در زمان حكومت سلجوقيان در كرمان، منطقه بلوچستان نيز توسط آنها اشغال و تابع كرمان شد بعد از حكومت نادر، بلوچستان اسماً جزو ايران بود، اما حكومت مركزي تسلط كاملي بر آن نداشت. محمدشاه قاجار ايرانشهر را تصرف كرد و پس از آن تمامي نواحي ساحلي بلوچستان به مرور زير سلطه حكومت مركزي ايران قرار گرفت
عکسهای از صنايع دستی
بلوچ در عصرارتباطات
درعصرارتباطات و اوج گسترش تکنولوژی جالب است بدانیدبلوچهاازجایگاه مناسبی برای استفاده ازاین فرصت برخوردارنشده ودردهکده جهانی همچون جهان لایتناهی هضم شده اند.
به جرات می توان گفت: در ايران هيچ قومى به اندازه قوم بلوچ ناشناخته نمانده چون فرصتی برای بروزاستعدادهای بالقوه خودنداشته است اين امر را مىتوانيم ناشى از علت های مختلفی بدانیم که ما دراین جا به چهارمورد آنهااشاره می کنیم :
1 درطول تاريخ چنانچه كتابى در مورد بلوچها به رشته تحرير درآمده است، توسط نظاميان و رهگذران و در قالب سفرنامه ها بوده است كه تمامى آنها با يك بينش بسيار سطحى در مورد بلوچها قلم فرسايى كرده اند و آنها را قومى وحشى ، خونخوار و آدمكش معرفى كرده اند و در اين كار چنان مبالغه كرده اند كه حتى در زمان حال هم در بسيارى از شهرهاى بزرگ با وجود مراودات و ارتباطات، با يك ديد بسيار بد به بلوچها نگاه مىكنند و كمتر به آنها اعتماد مىكنند و از دوستى و همراهى با بلوچها وحشت دارند و مثل اينكه كلمه بلوچ را مترادف با قتل و غارت مىدانند. اما حقيقت چيز ديگرى است و اينرا تمامى ايرانيانى كه به نحوى از انحاء با بلوچها ارتباط داشته اند، مىدانند كه بلوچ از اين اتهامات مبرّاست.
2 امروزه هم مثل اينكه فيلمسازان وکارگردانان بلوچها را سوژه خوبى براى فروش هر چه بيشتر فيلمهاى خود قرار دادهاند و بجاى اينكه بيايند و به طريقى اين قوم اصيل را بهتر معرفى كنند، و ظلم و ستمهاى حكّام جبّار را بر اين قوم ستمديده، بر روى پرده بياورند و مردم ايران را از حال و روز بلوچها در گذشته وحال آگاه گردانند، اكثراً فيلمهايى با سوژه قاچاقچى يا اشرار براى بلوچها درست كردهاند تا اين قوم گمنام و ناشناخته را بيش از پيش در زير غبارها پنهان گردانند و آن ياوه گوييهايى را كه در مورد بلوچها، در بعضى از كتابها نوشته شده اند، در حال حاضر بيشتر و بهترحقانیت آنهارا به اثبات برسانند و آن بلوچ كم عقل ديروز را به عنوان قاچاقچى و اشرار امروز معرفى كنند. و واقعاً كه چه سوژه خوبى هم انتخاب كردهاند! زيرا در حال حاضر در نزد نسل جوان، پرفروشترين و مهيجترين فيلمها، فيلمهاى پليسى و پر زد و برخورد و خصوصاً فيلمهايى با سوژه بلوچى هستند و اينرا مىتوانيد از گيشه بليط فروشى سينماها وکلوپ های عرضه سی دی ها بپرسيد كه اينگونه فيلمها چه فروشهاى سرسام آورى دارند. آرى فيلمهايى نظير تاراج بدوك عقرب و... ضربههاى جبران ناپذيرى را بر چهره مردم بلوچ وارد آوردهاند.
3 يكى ديگر از دلايل گمنام بودن و ناشناخته بودن بلوچها، سستى و تنبلى تحصيل كردههاى بلوچ است كه واقعاً حق بزرگى را بر گردن دارند. و بايد قلم در دست گيرند و حقايق را بدون پرده پوشى به رشته تحرير در آوردند. آخر برادران وخواهران عزيزم! چه كسى بهتر از من و شما، بلوچها رابهترمی شناسد؟ پس چرا خودمان بلوچها را معرفى نكنيم و آنها را آنطور كه واقعاً بوده و هستند، به ايرانيان وجهانیان نشناسانيم؟ تا رشته اخوت و همبستگى بين اقوام ايرانى با بلوچها مستحكمتر گردد. جاى بسى تاسف است كه ما تنهاخواننده مطالب نويسندگانى باشيم كه اصلاً شناخت دقيقى از قوم بلوچ نداشته و فقط در حد نقل و قول آمده و چيزهايى را در مورد بلوچها نوشته اندکه به اوهام شبیه هستند وخیلی ها برای امرار معاش دست به نویسندگی زده اند. و وقتى كه نوشتههاى آنها را مىخوانيم، از آنها انتقاد مىكنيم كه برخلاف حقيقت نوشتهاند، پس چرا همين حقيقت را من و تو ننويسيم؟ بنابراين به جاست كه از اين به بعد از غفلت چندین ساله بيدار شده و روحيه تحقيق و تتبع را در خودمان بيدار كنيم وغبارتاریخ را از سر وروی بلوچ بزداییم.